در این وبلاگ من قصد دارم زیبایی های دنیا را به شما نشان دهم
در این وبلاگ من قصد دارم زیبایی های دنیا را به شما نشان دهم
غزل طنز حافظ
نیمه شب پریشب/ گشتم دچار کابوسدیدم به خواب حافظ / توی صف اتوبوسگفتم : سلام حافظ گفتا: علیک جانمگفتم :کجا می روی؟ گفتا:ولله خود ندانمگفتم:بگیر فالی ؟ گفتا: نمانده حالی!گفتم: چگونه ای؟ گفتا: در بند بی خیالی!گفتم :که تازه تازه؟شعر و غزل چه داری ؟ گفتا: که می سرایم شعر سپید باریگفتم: ز دولت عشق؟ گفتا که کودتا شدگفتم :رقیب تو ؟گفتا: الحمدالله کله پا شدگفتم :کجاست لیلی ؟مشغول دلربایی ؟گفتا: شده ستاره! در فیلم سینماییگفتم :بگو ز خالش! آن خال آتش افروزگفتا: عمل نموده! دیروز یا پریروزگفتم: بگو ز مویش؟ گفتا :که مش نمودهگفتم :بگو ز یارش گفتا : ولش نمودهگفتم :چرا ؟چگونه؟ عاقل شدست مجنون؟گفتا: شدید گشته معتاد گرد و افیونگفتم: کجاست جمشید؟جام جهان نمایشگفتا: خریده قسطی؟ تلویزیون به جایشگفتم :بگو ز ساقی/ حالا شده چه کاره؟گفتا: شدست منشی! در دفتر ادارهگفتم :بگو ز زاهد/ آن رهنمای منزلگفتا: که دست خود را بردار از سر دلگفتم: ز ساربان گو/ با کاروان غم هاگفتا :آژانس دارد؟ با تور دور دنیاگفتم :بگو ز محمل/ یا از کجاوه یادیگفتا: دوو !پژو! بنز! یا گلف نوک مدادیگفتم: بگو ز مشک/ آهوی دشت زنگیگفتا: که ادکلن شد! در شیشه های رنگیگفتم: سراغ داری ؟میخانه ای حسابی گفتا: که آنچه بوده/ گشته چلوکبابیگفتم :بلند بوده/موی تو آن زمان هاگفتا: به حبس بودم/ از ته زدم آنها راگفتم: شما و زندان؟ حافظ ما رو گرفتی گفتا: ندیده بودم/هالو به این خرفتی!
SALAR_CHI
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 ساعت 18:07